Tuesday, December 04, 2007

رستم و مالک اشتر در کافی شاپ


من درباره سریال چهل سرباز اشتباه کردم چون خیلی بیشتر از چیزی که فکر می کردم سریال مسخره ایه !
تازه دیشب جنبه های جدیدی از سریال برای من روشن شد ! اینکه دیگه امام علی و زندگی فردوسی و داستان های رستم سریال رو راضی نمی کنه و برای همین به سراغ سلطان محمود غزنوی و ایران معاصر و وقایع دیگه تاریخ هم میره. اصلا این آش شله قلمکار معلوم نیست قصد داره به کجا برسه و موضوعش چیه ولی هرچی که هست مسلما موضوعش نه به رستم و نه به فردوسی ارتباطی نداره، بلکه داره از اعتبار اینا سوء استفاده می کنه. داستان از مرگ فردوسی می گذره و رستم رو سر قبر فردوسی نشون میده که با دختر فردوسی صحبت می کنه ! یا دوباره برمیگرده عقب و در وسط صحرا و بیابان، که معلوم نیست اصلا کجا هست، رستم به همراه اسفندیار و بقیه رفقا (!) در حال گشت و گذار با مالک اشتر و یارانش برخورد می کنه و به مالک اشاره می کنه و میگه «رستمی دیگر» !! و با هم کلی سلام و احوالپرسی و خوش و بش می کنن و مالک به رستم میگه سلام بر پهلوان ایران زمین ! (اوه چه حماسی !) و رستم در جواب میگه سلام بر سردار مولایم علی ! سلام بر سردار پاکی ها !!! (اینا رو نمیدونم از کجا آوردن ؟ رستم و فردوسی بدون صاحب موندن و دستشون از این دنیا کوتاهه که آقای نوری زاد حرف توی دهن اونا میذاره و از اونا به عنوان عروسک خیمه شب بازی سوء استفاده می کنه)
اینا هم کافی نیست و میره سراغ حمله غزنوی به ایران که هیچ ارتباطی با قبلی ها نداره و روایت موازی نشون میده ! خوش و بش مالک و رستم در موازات با حمله غزنوی ها به ایران !
بعد جهش می کنه به ایران معاصر و یه سری هجویات پخش می کنه. اینجاست که شروع می کنه به نیش و کنایه های سیاسی زدن و... حتی در این اجرای ساده آنچنان ضعیف و بی تعهد عمل می کنه که آدم فکر می کنه از نگرانی پول حلقه های فیلم اصلا هیچ جا کات نکرده و هر چی ایراد و اشتباه در کار بازیگران هست باز هم قطع نمی کنه، مثلا در جشن عروسی که مربوط به زمان ایران معاصره و خیلی سعی شده تا سوررئالیستی و فانتزی در بیاد، پنج نفر هستن که با لباس های مشابه و کلاه حالت جاسوسان رو دارن که قرار بوده تمام حرکات این پنج تا همزمان و یک شکل باشه ولی در پنج شش باری که اونها رو نشون میده هیچ دفعه موفق به این کار نمیشن و همش دارن سوتی میدن ولی انگار کارگردان هیچ بار کات نداده و همون برداشت اول رو برای پخش فرستاده !
از پرت و پلاهای مکانی زمانی هم که نمیشه گذشت، احتمالا به زودی در این سریال شاهد لیلی و مجنون، ایلیاد و اودیسه، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فتحعلی شاه، هری پاتر و محفل ققنوس، شمس و مولانا ، فتح بهشت آمریکا، اساطیر یونان باستان، سیندرلا، مهابهاراتا، سامورایی ها، .... ارشمیدس و زندگی مایا ها خواهیم بود !!
اگه دیدین رستم و مالک اشتر به همراه بر و بچ تو کافی شاپ نشستن تعجب نکنین ... راستی فکر می کنین رستم سان شاین بخوره و مالک اشتر میلک شیک، یا برعکس ؟!

نوری زاد جایی درباره سریالش گفته « می‌دانم برخی مخاطبان از آشفتگی مجموعه چهل سرباز رنج بردند یا ارتباط‌شان را با آن قطع کردند، اما در سینما و تلویزیون ما کمتر سعی کرده‌ایم سواد بصری مخاطب را بیشتر کنیم تا از دیدن کار متفاوت لذت ببرد.» !!!!!!
بابا ایول ! با این سریال یعنی داری سواد بصری مخاطب رو افزایش میدی ؟ همون بهتر که بشینیم چارخونه ببینیم !

No comments: