Thursday, February 11, 2010

چرا در نتیجه انتخابات تردید دارم ؟


دليل نوشتن اين متن به چند مورد باز مي گردد. با توجه به روحيه آقاي احمدي نژاد که پس از 60 سال هولوکاست و موضوع مرگ ميليون ها انسان را در آنسوي دنيا زير سوال مي برد و اين حق را بخاطر دانشگاهي بودن به خودش مي دهد من هم بعنوان يک دانشجوي ايراني تصور مي کنم اين حق را داشته باشم که درباره انتخابات چند ماه قبل کشورم سوال کنم و از آنجا که آقاي احمدي نژاد زير سوال بردن مرگ ميليون ها انسان را جرم نمي داند فکر نمي کنم سوال درباره مرگ چند کاغذ انتخاباتي جرم بزرگي باشد.
به عنوان یک ایرانی که در انتخابات شرکت کرده و به آقای موسوی رای داده ام و رای من یه عنوان رای به نظام و نشانه اعتماد به حکومت تعبیر شده است، فکر می کنم که منطقی است این اعتماد با پاسخ منطقی و درست به سوالات و تردید ها تایید شود. اگر 40 میلیون رای دهنده با آراء خود اعتماد خود را به نظام نشان داده اند پس در مقابل هم اعتماد حکومت به مردم و سوالاتشان حداقل توقع آنهاست. نمی شود رای دهندگان را پس از یکروز از حامیان نظام به بدخواهان نظام تغییر نام داد.

تا کنون و پس از گذشت بيش از هفت ماه از برگزاري انتخابات هنوز توجيه درست و حسابي درباره صحت انتخابات نشنيدم و اظهار نظر مسئولان تنها اينست که شوراي نگهبان نظارت داشته و در جمهوري اسلامي تقلب نمي تواند رخ دهد.
مي دانيم که برخي اعضاي شوراي نگهبان پيش از انتخابات و در حين آن از يک کانديدا به شدت حمايت کردند و حتي براي تبليغات انتخاباتي وي سخنراني کردند, در حاليکه براي يک بازي فوتبال مثلا فينال جام جهاني بين ايتاليا و فرانسه از عقل بدور است که داور فرانسوي انتخاب شود! معصوم دانستن آنها نيز خطا است. متاسفانه بررسي شکايت کانديدا ها هم به خود شوراي نگهبان و کساني واگذار شد که به حمايت بي قيد از يک کانديدا شهره بودند و پيش از بررسي به صراحت از عدم امکان تقلب سخن گفته بودند. از يک طرف کسي که به امکان تقلب هيچ اعتقادي ندارد و حکمش را صادر کرده چگونه ممکن است در بررسي پرونده دقت به خرج دهد؟ از طرف ديگر هيچ گاه يک مظنون نمي تواند رياست دادگاه پرونده خودش را بعهده داشته باشد و نمي توان ناظر و مجري را يکي گرفت. بازشماري آراء در حقيقت در جواب به ظن درباره انتخاباتي است که ناظرش شوراي نگهبان بوده و آن را پيشتر تاييد کرده, پس بعيد است که شوراي نگهبان صحت کار خودش را مورد سوال قرار دهد!
نکته ديگر تقلب در جمهوري اسلامي است که نشدني نيست. جمهوري اسلامي حتي اگر توسط پيامبر اکرم(ص) هدايت ميشد باز هم بايد توجه مي کرديم که عاملين و مسئولان و کارکنان اين نظام مردم عادي مي بودند که اگر فرض بر نيت خيرشان هم باشد حداقل جايز الخطا هستند. از طرف ديگر همين شوراي نگهبان پيشتر در انتخابات ديگر صندوق هاي بسياري را با دلايل مختلف باطل کرده بود و در انتخابات مجلس سوم در زمان حضرت امام (ره) هم بحث تقلب پيش آمده بود و آن موقع کسي نگفت در جمهوري اسلامي امکان تقلب به هيچ وجه وجود ندارد.
سوالات بسياري درباره روند انتخابات مطرح شده که اغلب بي پاسخ مانده اند, اين سوالات مقاطع زماني تبليغات کانديداها, در حين انتخابات تا شمارش آراء و بخش مهم ديگر هم پس از انتخابات و صحبت ها و برخورد مسئولان با اين موضوع را شامل مي شوند. اين چند سوال هم به آنها اضافه مي شوند.
1. برخلاف گفته مسئولان که آقاي موسوي را مسئول شک مردم به نتيجه انتخابات مي دانند, شک من به نتايج انتخابات از همان شب اعلام نتايج آغاز شد. شب جمعه 22 خرداد 1388 چند ساعت پس از پايان انتخابات اعلام شد که برخلاف انتخابات پيشين اولين نتايج آراء از صبح اعلام خواهد شد ولي ناگهان از نيمه هاي شب صدا و سيما اعلام نتايج انتخابات را آغاز کرد، به اين شكل بسياري از كسانيكه با خيال راحت به خواب رفته بودند از ديدن روند ازدياد آمار ساعات اوليه محروم ماندند. مهمترين مورد شبهه برانگيز از نظر من در همين نحوه افزايش نتايج است كه درصد راي هر نامزد از 10 ميليون راي ابتدا تا انتهاي راي گيري هيچ تغييري نكرد. در اينجا بحث درباره اينکه مثلا دو ميليون راي به آراء قبلي اضافه مي شوند و بنابراين در نتيجه تغيير چنداني ايجاد نمي کنند خطا است, زيرا در صورتيكه آمار هر بار اعلام راي را از اعلام دفعه قبلش كسر كنيم به نتايج تفکيکي درصد راي نامزد ها در ساعات مختلف مي رسيم که با تعجب مي بينيم ثابت باقي مانده است! اين مورد به تنهايي امکان دست بردن ناشيانه در راي ملت را محتمل مي كند.



يعني بدون توجه به اينكه راي از حوزه هاي کوچکتر شامل روستاها(در ابتدا) تا حوزه هاي بزرگ شهري(در انتها) شمرده شده يا اينكه كدام مناطق كشور شمارش شده اند آقاي كروبي همواره دقيقا 0.88 درصد آراء را كسب كرده اند و اين عدد تنها در صدم درصد تغيير مي كند. همين امر براي سه نامزد ديگر نيز صحت دارد يعني با تغييرات بسيار جزئي و حداكثر در حد يک يا دو درصد اين آمار نوسان دارند. چگونه مي توان باور كرد كه توزيع آراء در روستاها مانند شهر ها باشد يا اينكه در شمارش آراء از سراسر کشور و صندوق هاي تصادفي مناطق محلي گوناگون کشور هيچ تفاوت راي نداشته باشند و همان نسبت راي مثلا فلان روستاي جنوب كشور با شهرهاي تبريز و مازندران و لرستان و اصفهان متناسب باقي بماند؟ امكان وقوع اين مورد تقريبا غير ممكن است! حتي اگر روزي با بخشنامه دولتي از ملت بخواهيم در امري دخالت کنند عوامل گوناگون تاثير مي گذارند و نتيجه هيچگاه در سراسر کشور 100درصد يکسان نخواهد بود چه برسد به انتخابات که هر فرد براي خودش نظري دارد.
2. اتفاق بامزه اي هم در حين اعلام نتايج رخ داد و راي آقاي رضايي در ميانه هاي اعلام آراء، ساعت 1:30 ظهر، ناگهان 45135 عدد كاهش يافت درحاليكه راي سه نامزد ديگر با همان نسبت قبلي افزايش مي يافت. يعني علاوه بر اينكه راي جديدي پس از ساعت ها شمارش به آن اضافه نشد (ساعت قبلي اعلام راي 9 صبح بود) بلكه 45 هزار راي نيز از دست دادند، البته اين توجيه مي شود که احتمالا صندوق هايي باطل شده اند, اما اگر به سخنان آقاي دانشجو (رييس ستاد كشور) توجه کنيم که مدعي شدند هر بار قبل از اعلام آراء صندوق ها به تاييد نماينده شوراي نگهبان مي رسند و سپس اعلام مي شوند، نتيجه مي گيريم كه شوراي نگهبان پس از تاييد برخي صندوق ها دوباره پس از چند ساعت آنها را باطل اعلام كرده است و اين با نظر شوراي نگهبان که بعدا گفت اين انتخابات هيچ مشکلي نداشت و سالم ترين انتخابات بود چندان جور در نمي آيد.
3. ستاد انتخابات تا قبل از پايان شمارش به هيچ عنوان حاضر نشد تعداد كل راي دهندگان را به طور قطعي اعلام كند. از ابتداي شمارش آراء ميزان مشاركت مردم از 70 درصد، 75 درصد، 80 درصد اعلام شد تا در پايان به 85 درصد رسيد! چگونه مي شود كه ستاد انتخابات تعداد تعرفه راي هاي استفاده شده را نداند؟ در حاليكه اولين چيزي كه در شعبه هاي اخذ راي مي تواند شمرده شود تعداد تعرفه هاي مصرف شده است. اين روش عمل باعث شد تا اين سوال پيش آيد كه گويا ستاد انتخابات تمايلي به اعلام قطعي تعرفه هاي مصرف شده نداشته است.
4. تا ساعات نزديک صبح در آمارها صحبتي از راي باطله نبود و مجموع آراء نامزد ها با كل آراء اعلام شده مساوي بود و ناگهان با بيش از 400 هزار راي باطله مواجه شديم كه آقاي كروبي را در بين چهار نامزد به مقام پنجم رساند. گويا مسئولان فراموش کرده بودند که راي هاي باطله نيز جزو آراء گرفته شده انتخابات است و اين گونه عملکرد شتاب زده و پر اشتباه همراه با کسر و اضافه به قدر كافي شک بر انگيز بود.
5. به اين شتاب زدگي و اشتباهات مکرر اين مورد را بايد اضافه کرد كه پس از تبريک آيت ا... خامنه اي درباره نتايج انتخابات, افزايش آراء تا ساعاتي بعد ادامه داشت. احتمالا مسئولان وزارت كشور آراء ايرانيان مقيم خارج را فراموش کرده بودند و زودتر خبر پايان شمارش را به بيت رهبري اعلام کرده بودند.
6. تا چند روز بعد از اعلام نتايج، ستاد انتخابات نتايج راي گيري را به تفكيك استان ها اعلام نكرد و به آمار كلي بسنده كرده بود، درحاليكه در دوره هاي قبل آراء در هنگام اعلام نتايج به تفكيك استان بيان مي شدند. چگونه شمارش تمامي آراء به سرعت و در كمتر از يك روز انجام مي شود ولي هنوز آراء حوزه ها به تفكيك مشخص نيست و براي اينكار چند روز وقت لازم بوده است؟ منطقي اينست كه ابتدا راي ها در حوزه ها و شهرها مشخص و قطعي شده و سپس در قالب كلي آراء كشوري اعلام مي شود و از اينرو اين ليست قبل از اعلام كلي نتايج مشخص مي شود. چند روز وقت براي تهيه چنين ليستي از آراء شهرها تنها تصور مشكوكي از نتايج به ذهن متبادر مي كند.
7. در هنگام بازشماري آراء آقاي جنتي گفتند كه يك بسته اسكناس را هم دوبار بشماريم به يك جواب نمي رسيم. جالب است كه مصداق همين قضيه در راي سراسري و درصدهاي يكسان آراء نامزدهاي رياست جمهوري در نقاط مختلف كشور باعث تعجب ايشان و هيچ كس ديگري نشد!
8. برخي مسئولين با پذيرش جمعيت ميليوني روز 25 خرداد دو رويكرد در پيش گرفتند. يكي از سرداران سپاه گفت كه اين جمعيت دو ميليوني وابسته به منافقين و سلطنت طلبان بوده اند و برخي ديگر گفتند كه اين جمعيت پس از گذشت زمان به تدريج كاهش پيدا كرده اند و از اطراف آقاي موسوي و جنبش سبز دور شده اند و تا جاييكه به چند صد نفر كاهش پيدا كرده اند. فرض بگيريم اين سخنان صحت داشته باشد، اما سوال اصلي اينست كه همين جمعيت ميليوني از كجا آمده است؟ آقاي موسوي 2ميليون راي در تهران داشته و با توجه به شرايط آن روز و عدم صدور مجوز و ساعات كاري كارمندان بسياري از حاميان ايشان نيز حضور نداشته اند. پس اين جمعيت ميليوني به چه كسي راي داده بوده اند؟ آيا منطقي است كه كساني كه به آقاي احمدي نژاد راي داده اند در روز 25 خرداد براي حمايت از آقاي موسوي به خيابان آمده باشند؟! يكي از مهمترين دلايلي كه سبب شك در انتخابات مخصوصا نتايج انتخابات در تهران مي شود همين حضور حاميان آقاي موسوي در اين روز است، در حاليكه آقاي احمدي نژاد با تبليغات تلويزيوني متعدد و با برنامه ريزي همگاني و هماهنگي رفت و آمد مردم جمعيت به نسبت كمتري را در روز قبلش به خيابان آورده بود و راي دهندگان به آقاي موسوي با وجود نگراني از فضاي امنيتي و عدم امكان اطلاع رساني وسيع حضور گسترده اي داشتند.
شك مردم به نتيجه انتخابات ترديد عقلاني است و سوال از مسئولان خواسته قانوني مردمي است كه راي داده اند و از رايشان به اعتماد به نظام تعبير شده و آنها هم مي خواهند از نتيجه راي خود اطمينان يابند و پاسخ به مردم در جهت اعتمادسازي محسوب مي شود. شواهد قبل و حين انتخابات و اصرار مسئولان كه از همان ابتدا اين انتخابات را سالم ترين انتخابات جهان دانستند بر شك و ترديد مردم افزود و در مقابل بجاي پاسخ هاي عقلاني و شنيدن سخنان مردم و نمايندگانشان با جملات تحكم آميز روبرو شدند كه تقلب امكان ندارد.
پاسخگويي جزو اولين حقوق مردم بر حكومت است و بنا به گفته رهبري وظيفه تمامي مسئولان است.

* بیشتر متن این نوشته در همان هفته اول پس از انتخابات نوشته شده است(هفته آخر خرداد ماه 1388)

الهام : اعتراف مي کنم که اشتباه کردم

الف - خودداري وزارت كشور از پاسخگويي به 12سوال درباره صحت انتخابات

No comments: