ویژه نامه ی روزنامه ایران چاپ می شود، مطالب موهن منتشر می کند ولی علیرغم محکومیت مدیر مسئول آن، روزنامه توقیف نمی شود.
روزنامه اعتماد با آقای جوانفکر در ارتباط با آن ویژه نامه مصاحبه می کند، اجازه انتشار حتی همان شماره را هم نمی دهند و روزنامه اعتماد توقیف می شود!
این از عجایب احکام مطبوعاتی در ایران است که روزنامه ی اصلی که مطالب را منتشر کرده توقیف نمی کنند، اما روزنامه دوم را به بهانه ی مطالب روزنامه اول توقیف می کنند.
حضرتی: چاپ مصاحبه جوانفکر دلیل توقیف روزنامه اعتماد است
امروز جمعه مطابق با 11 نوامبر 2011 است، 11.11.11
عدد 11 عددی دارای قدرت های ماورایی دانسته شده است.
پس از خیانت یهودا، باقی حوارین عیسی را با "The Eleven" نام می برند.
ساعت 11:00 (یک ساعت قبل از نیمه شب) را به معنی آخرین لحظه ممکن برای مواظبت از یک چیز و اغلب به معنی شرایط خطر اضطراری می دانند.
صد سال قبل در چنین روزی، معادل با روز شنبه 11.11.1911 بسیاری از شهرهای میانه آمریکا رکورد بیشترین دما در ظهر و کمترین دما در شب را شکستند. اتفاق نادری به حساب می آید که در یک روز واحد رکورد بیشترین و کمترین دما شکسته شود. این واقعه به "The Great Blue Norther of 11/11/11" نامگذاری شد. به عنوان مثال در اسپرینگ فیلد میزوری تفاوت دمای 37 درجه سلسیوس (از 27 درجه تا منفی 11درجه) طی 10 ساعت و در کانزاس سیتی تفاوت 35 درجه سلسیوس طی 14 ساعت ثبت شد. در اوکلاهاما سیتی نیز تفاوت دمای 36 درجه در یک روز ثبت شد که رکورد آن هنوز شکسته نشده است.
اگر چه جز این مورد اتفاق نادر دیگری در آن روز گزارش نشده است.
تا الان که نزدیک شب شده امروز نیز خبر خاص و عجیبی گزارش نشده است، جز اینکه هرم بزرگ خئوپس از اهرام ثلاثه برای امروز تعطیل شد. دلیل آن را احتمال برگزاری آیین های خاصی توسط برخی گروه ها در سایت این مکان دانسته اند. +
بهمنی، رییس کل بانک مرکزی، نرخ تورم مهرماه را 19% و شهریور را 18.3% اعلام کرد. من که با آمارهای این دولت مشکل دارم. من را یاد دم خروس و قسم ابوالفضل میندازه. حالا همین آمار عجیب غریب هم کلی بامزه س. واقعا با این گرونی شدید چطور این عددها رو بدست آوردن معلوم نیست!
تورم به افزایش قیمت کالاها توی یک سال میگن. حالا مثلا یه ظرف ماست از فروردین تا حالا 20% افزایش قیمت داشته، یعنی فقط در عرض 6 ماه 20% تورم داشتیم و نه حتی یک سال!
یه سری قیمت های دیگه هم هست که تو همین 7-8 ماه میشه مقایسه کرد و اگه افزایش قیمتشون از تورم یک سال کمتر نباشه بیشتر هم نیست. پس چطور تورم اعلام شده کمتر از این ها شده ؟ این عددها رو آدم میبینه به آمار دولتی خنده ش میگیره.
شیر 900 گرمی نایلونی یارانه ای از 350 تومن به 600 تومن توی تیرماه رسیده بود یعنی 70% تورم در کمتر از 6 ماه و تازه تا ماه تیر، نه الان! یه بسته شیر نایلونی 900 گرمی در حال حاضر 1000 تومن قیمت داره!
این قیمت های پایین نمونه ای از افزایش قیمت ها از زمستان 1389 تا تابستان و برخی پاییز 1390 رو نشون میده. همه در کمتر از یک سال.
100% نان بربری از 200 به 400 تومان
50% نوشابه خانواده از 750 به 1100 تومان
50% ون تاکسی یک خط از 450 به 700 تومان
50% تاکسی همان خط از 650 به 1000 تومان
100% اتوبوس شهری تندرو تهران از 100 به 200 تومان
50% مترو تهران از 200 به 300 تومان
100% مقایسه یک تبلیغ از برگزاری عروسی کم خرج از 400.000 به 800.000 تومان
70% بستنی طعم دار کاله از 3000 به 5000 تومان
50% یک نمونه کیک صبحانه (سن من) از 400 به 600 تومان
25% یک نمونه دیگر کیک (دوقلوی آشنا) طی 6 ماه اخیر از 400 به 500 تومان
20% ماست (طی 6 ماه از فروردین تا آبان) از 1600 به 1900 تومان
احتمالا تنها چیزی که افزایش قیمت نداشته آب معدنی باشه، اونم به خاطر این که ماده اولیه ش آب هست که پولی بابتش پرداخت نمیشه و چشمه های آب تورم حالیشون نمیشه!
رئیس بانک مرکزی ایران به بازداشت قائم مقام این بانک اعتراض کرد؛ تورم در مرز بیست درصد
سابق بر این در جشنواره های ایران به زور فیلم ها را از شرکت در جشنواره منع و حذف می کردند. حالا با یک تغییر فیلم ها را علیرغم مخالفت سازندگانشان به زور در جشنواره نمایش می دهند.
۲۹ فیلمساز خارجی اعلام کردند که در اعتراض به بازداشت مستندسازان در ایران و اعمال فشار بر فیلمسازان، حضور در جشنواره سینما حقیقت را تحریم می کنند. برگزار کننده این جشنواره نیز در نامه ای به آن ها اعلام کرد که فیلم آن ها را به هر حال در جشنواره نمایش خواهد داد.
مسئولان برگزاری پنجمین دوره از جشنواره سینما حقیقت در اولین بند از نامه خود از این ۲۹ فیلمساز خواسته اند: "اگر نظام قضایی در کشور شما برای فیلمسازان مصونیت قانونی قائل است، ما مایلیم از چنین قوانینی باخبر شویم تا ترتیب اجرای ضمانت های مشابه را برای فیلمسازان در کشور خود بدهیم".
مسئولان عزیز جشنواره، ما هم مایلیم از جواب این سوالات باخبر شویم.
1-در کدام کشور جهان یک فیلمساز را به جرم فروختن فیلم به یک شبکه تلویزیونی خبری بازداشت می کنند؟
2-در کجای جهان تا به حال یک فیلمساز 20 سال از فیلمسازی محروم شده و از کشور ممنوع الخروج شده تا حتی نتواند در کشورهای دیگر فیلمی بسازد ؟
3-در کجای جهان مطرح ترین و نام آورترین فیلمسازان و بازیگران آن کشور را ممنوع الخروج و بازداشت می کنند ؟
4-در کجای جهان تولید یک فیلم را به خاطر همدردی فیلمساز آن با یک فیلمساز دیگر متوقف می کنند ؟
مسئولان جشنواره سینما حقیقت در این نامه ضمن اشاره به متون مشابه ایمیل هایی که دیروز از سوی این ۲۹ فیلمساز به دفتر جشنواره ارسال شده، اقدام آنها در انصراف از نمایش فیلم هایشان را اقدامی با انگیزه های "سیاسی و غیر فرهنگی" دانسته اند.
مسئولان عزیز، آیا بازداشت یک فیلمساز بخاطر فروش فیلم به یک شبکه تلویزیونی، اتهام و جرمی فرهنگی است ؟
آیا اساسا ممنوع الخروج شدن یک هنرمند، بازیگر یا فیلمساز عملی فرهنگی محسوب می شود یا عملی سیاسی ؟
اصلا چگونه است که برخورد سیاسی با یک عمل فرهنگی مورد حمایت شما است اما اعتراض به همان عمل سیاسی در حیطه ی فرهنگ با اتهام انگیزه ی سیاسی و غیر فرهنگی بودن روبرو می شود؟ اصلا چرا فقط در مورد دوم است که سیاسی بودن را نفی می کنید؟
در بند دیگری از نامه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ایران به این فیلمسازان آمده است: "بازداشت چند نفر فیلمساز دلیل موجهی برای پس گرفتن فیلم از جشنواره به حساب نمی آید".
آیا اعتراض به نحوه برخورد با یک همکار دلیل موجه نیست ؟ اینکه مستند سازان ایرانی در زندان باشند و جشنواره سینمای مستند بخواهد از آنسوی دنیا مستند پخش کند با روحیه ی یک فیلم مستند که به واقعیات و حقایق اتکا می کند سازگار است ؟ آیا همین ناسازگاری دلیل موجه و کافی نیست ؟ آیا جشنواره ای که به حقایق و مستندات کشور خود بی تفاوت است صلاحیت نظر دادن درباره مستندات دیگر را دارد ؟
اصلا دلیل موجه برای پس گرفتن فیلم چیست ؟ حذف پزشکی یا حذف تکدرس ؟ انصراف از تحصیل ؟ کج بودن زمین ؟
در قسمت دیگری از این نامه از فیلمسازانی که از نمایش فیلم هایشان در جشنواره سینما حقیقت اعلام انصراف کرده اند سئوال شده که چرا با توجه به "جنایات شنیع" آمریکا در جریان "اشغال نظامی" افغانستان و عراق، این فیلمسازان اسکار و دیگر جشنواره های فیلم آمریکایی را تحریم نمی کنند.
مسئولان عزیز جشنواره، لطفا اینقدر مزاح نکنید!
چطور بازداشت «مستندسازان» در ایران برای پس گرفتن فیلم از جشنواره «مستند» این کشور دلیل موجه نیست! ولی جنایات «آمریکا» در «افغانستان» و «عراق» دلیل موجه برای تحریم «اسکار» است ؟
یک بار دیگر به ارتباط این کلمات دقت کنید! بازداشت «مستند سازان» ایران توسط «دولت» را با جشنواره «مستند» که «دولت» برگزار می کند بی ارتباط می دانید، اما «ارتش آمریکا» و «افغانستان» و «عراق» را به «اسکار» کاملا مربوط تشخیص می دهید!
آیا اسکار را دولت آمریکا برگزار می کند؟ آیا اسکار مستندسازان را از حضور در جشنواره منع کرده است؟ آیا آمریکا مستندسازی را بخاطر فروش فیلمش به شبکه های ماهواره ای بازداشت کرده است ؟ اصلا ربط سخنان شما در چیست؟ اصلا معنی این جمله ها را خودتان درک کردید یا فقط همینجوری گفتید تا چیزی گفته باشید ؟
در انتهای نامه مذکور نوشته شده: "ما به خوبی آگاهیم که این تصمیم تحت فشار لابی های صهیونیستی که بر بیشتر بخش های اروپا و آمریکا سلطه دارند گرفته شده است. آنها با ناامیدی در تلاشند تا افکار عمومی را از بحران اقتصادی در اروپا و جنبش اشغال وال استریت در آمریکا منحرف کنند. بعید به نظر می رسد که شما قصد داشته باشید از این گروه که تنها یک درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند حمایت کنید. بنابراین اگر همچنان قصد دارید فیلم خود را از جشنواره خارج کنید، ما فیلم تان را در بخش غیر رقابتی اکران می کنیم تا این ترتیب شما در کنار ۹۹ درصد بقیه جمعیت جهان قرار بگیرید".
آخر دیگر خود را مضحکه کردن هم حدی دارد! این بخش از نامه مخصوص رویت مسئولان کشور نوشته شده یا اشتباها از یک بیانیه سیاسی اینجا افتاده ؟
لابی های صهیونیستی و مستندسازانی که شما فیلم هایشان را انتخاب و گلچین کرده اید؟ پس گویا با لابی های صهیونیست تفاهم سلیقه هم دارید! انحراف افکار عمومی جهان از بحران اقتصادی اروپا و آمریکا ؟ توصیه های برادرانه ؟ 99 درصد جمعیت جهان ؟؟؟
به قول سخنگوی وزارت خارجه شیطان بزرگ: «استغفر ا... !»
جشنواره سینما حقیقت: فیلم تحریم کننده‌ها را نمایش می دهیم
موج تحریم جشنواره سینما حقیقت از سوی مستندسازان جهان
تحریم جشنواره سینما حقیقت ایران از سوی سینماگران بین‌المللی
سه شنبه 10 آبان 1390 حسینی وزیر اقتصاد در مجلس ایران به خاطر وقوع اختلاس سه هزار میلیاردی در زمان تصدی اش بر وزارت اقتصاد بالاخره با اما و اگر عذرخواهی کرد. رییس مجلس هم با توجه به عذرخواهی وزیر از نمایندگان خواست تا وی را ابقا کنند. نمایندگان هم به وی رای اعتماد دادند.
حسینی گفت: اگر عذرخواهی آلام مردم را تسکین می دهد من در اینجا پوزش می خواهم.
لاریجانی هم گفت: اگر این عذرخواهی را نپذیریم کمکی به فرهنگ عذر خواهی نکرده ایم.
تنها به فاصله چند روز بعد یعنی در 14 آبان 1390 شیث رضایی بازیکن تیم پرسپولیس که به خاطر رفتار ناشایست محروم شده هم در نامه ای از مردم عذرخواهی کرد و گفت: صمیمانه عذرخواهی می‌کنم. تقاضای من این است که من را ببخشید.
اگرچه هر دو نفر حسینی و شیث رضایی عذرخواهی کردند حسینی تقصیر را گردن فرد دیگری انداخت و شیث هم به پخش عمومی آن صحنه اشاره کرد.
به نظر من اگر عذرخواهی وزیر اقتصاد جای پذیرش داشته باشد عذرخواهی شیث نیز قطعا به مراتب بیشتری قابل پذیرش است. تخلف وزیر اقتصاد در طول یک دوره نسبتا طولانی رخ داده و با توجه به انتقادات بسیار امکان جلوگیری از این واقعه وجود داشت. پس از آشکار شدن اختلاس نیز زمان بسیاری گذشت تا ایشان در جلسه ی استیضاح علیرغم میل خود «مجبور» به عذرخواهی شدند تا بلکه از سمتشان عزل نشوند.
اما کار زشت شیث و نصرتی در یک لحظه از زمان و پس از هیجان ناشی از گل زدن امکان فکر کردن و محاسبه را از آنان گرفت و جایی برای جبران یا جلوگیری باقی نگذاشت اگرچه از زشتی کار آن ها کم نمی کند.
اگر حواشی و کل جریانات هر دو تخلف با هم در نظر گرفته شوند چه بسا نتیجه حاصل کنیم که عذرخواهی شیث قابل پذیرش تر است.
لاریجانی:عذرخواهی‌کرد؛ ببخشیدش
آيت‌الله موسوي‌اردبيلي: استيضاح وزير اقتصاد ظاهري بود
متن نامه شیث رضایی به مردم و مسئولان
