Showing posts with label my mood. Show all posts
Showing posts with label my mood. Show all posts

Saturday, March 10, 2012

پایان شب سیه چه حالی داره


بالاخره...

I am a free man now

دوشنبه دفاع کردم و خلاص شدم، با تشکر ویژه از همسر عزیزم !

هنوز که چند روز میگذره کاملا درکش نکردم و بعضی سلول های بدنم فکر میکنن دفاعم هنوز مونده

واقعا لذت خاصی داره حال و هوای بعد از دفاع، برای همه آرزو میکنمش

Friday, May 27, 2011

سالگرد عقدمان مبارک



اولین سالگرد عقد من و نرگس

30 اردی بهشت 1390

حتی با پای گچ گرفته هم واقعا خوش گذشت ;)

جای الهام، رضا، المیرا، عباس و تمام دوستان عزیز و آنهایی که تشریف نداشتند خالی بود :)

Sunday, January 16, 2011

به یاد زهرا، امین و ترنم کوچولو

پرواز بوئینگ 727 هواپیمایی ایران ایر به شماره 277 مسیر تهران-ارومیه در 19 دی 1389 دچار سانحه شد و تعدادی از مسافران و خدمه آن جان باختند.

شنیدن این خبر به قدر کافی ناراحت کننده بود که هموطنانمون دچار این حادثه شدند

... اما اینکه بعد از چند روز فهمیدیم در بین اونا آشناهامون هم بودن خیلی دردناک بود

زهرا ستوده مرام، همسرش امین پروین پور و دختر چند ماهه شون ترنم کوچولو

ایشالا روحشون شاد باشه و خدا به خانواده هاشون صبر بده

Friday, January 07, 2011

زندگی دونفری

از پارسال همینجور که به رسمی شدن شراکت زندگی من و نرگس نزدیکتر میشدیم اختصاص دادن وقت به اینترنت و بلاگ سخت تر و دیر به دیر شد و الان دارم میبینم که نزدیک 10 ماهه که به بلاگ اسپات نیومدم و این خیلی متعجبم کرد!

زندگی زناشویی ما هنوز شروع نشده، اردیبهشت عقد کردیم و ایشالا زودتر بتونیم ازدواج کنیم. من که واقعا لحظه شماری می کنم تا بتونم زندگیم رو با کسی که از صمیم قلبم دوستش دارم شروع کنم.

و البته امیدوارم که همینجور که زمان جلو میره، برخلاف این یه سال اخیر، بتونم برای نوشتنی هام هم وقت بذارم.

زندگی زیباست ... بدجور

Thursday, September 18, 2008

دلم گرفته

این متن زیبا رو که سپیده نوشته بود خوندم و این زیر به زبان ناقص خودم وصف حال کردم..

دلم گرفته, دلگیر مهربانی هایت
بهارم خزان شده و نفسم سرد
شبهایم پر است از کابوس و روزهایم پر از انتظار
بی ستاره در پشت این دیوار های سهمگین سکوت جز بالشی خیس از حسرت در آغوشم نمانده
خسته از ریزش مدام باران, از آغوش بی حاصل
شکسته از هر روز مبادا
زین پریشانی جز تو با کس نخواهم گفت
جز تو که نخواهی شنید

پ.ن. عکس از خودم

Sunday, June 29, 2008

Je Crois Entendre Encore





Salvatore Licitra - Je Crois Entendre Encore
Yiddish version (647 kb)

je crois entendre encore
caché sous les palmiers
sa voix tendre et sonore
comme un chant de ramier
o nuit enchanteresse
divin ravissement
o souvenir charmant
folle ivresse, doux rêve

aux clartés des étoiles
je crois encore la voir
entr’ouvrir ses longs voiles
aux vents tièdes du soir
o nuit enchanteresse
divin ravissement
o souvenir charmant
folle ivresse, doux rêve
charmant souvenir

P.S. Song is in Yiddish version, but lyrics in French version !

Thursday, June 12, 2008

Depression


همیشه ناگهانی و غیرمنتظره از راه میرسه، مثل فرشته مرگ
و خالی میشم از احساسات و معانی
بدون مقدمه میاد و همه چیز رو به هم میریزه، مثل تولد یه بچه
و پر میشم از آشفتگی و خستگی
در همهمه ی شادی ها و خنده ها پیدام می کنه و هجوم میاره ...
و پناه می برم به کاغذ و موسیقی

make me happy
make me happy

Wednesday, September 12, 2007

mood for the moment



I love playing games !

Wednesday, May 16, 2007

دریاب


هر روزم به تكرار مي گذرد.
خنده ها و سر تكان دادن هاي روزانه، حال و احوال پرسيدن هاي توقف نيافتني، گفت و گو ها، جر و بحث ها و مسخرگي هاي هميشگي، اين چيزهاي هميشگي تكرار مي شوند و كم كم نسبت به آن ها از هر حسي خالي مي شوم، عادت كرده ام كه با لبخند سلام كنم و با سر تكان دادن بگذرم...
اي كاش روزي اين سقف بشكند.
روزي كه با فرياد بخندم
روزي كه با كلاه بافتني قرمز در خيابان ها بچرخم
روزي كه با فرياد هوار بكشم
روزي كه با يك فنجان چاي داغ در دست به صندلي لم بدهم و در بيخيالي و بيحالي به چشمان آن طرف ميز خيره شوم و هيچ نگويم تا فرا رسيدن لحظه نوشيدن يك جرعه ديگر ...

پ.ن. برای اینکه یه وقت خدانکرده سوءتفاهم نشه، بگم که این نوشته رو خیلی وقت پیش نوشته بودم ...