چشم – ولاديمير ناباكوف
اخطار ... با خواندن این نوشته کوتاه شاید که معمای داستان آشكار گردد !!
در چشم، تلاشي براي شناخت شخصيت و وجود يك فرد براساس و پايه نظر ديگران و اطرافيان صورت مي گيرد. شناخت عادي و خودآگاهي به كنار گذاشته مي شود يا در مقام مقايسه با شناخت بيروني ديگران از فرد قرار مي گيرد و در اين بين با قطعات پاره پاره و گوناگوني از شخصيت روبرو مي شويم. من وجود ندارد و هرچه هست بازتابي از نگاه ديگران به من و وجود من است.
و اين روند تا جايي ادامه پيدا مي كند كه ديگر فرد و رفتار فرد به عنوان يك شخص از اهميت ساقط مي شود، به ديگراني كه به زودي از دنيا خواهند رفت متكي مي شود و در انتها به عنوان يك هويت مستقل، عاري از مفهوم مي شود.
توصيه مي شود : "چشم" ولاديمير ناباكوف
No comments:
Post a Comment